شاید شما هم دیده باشید که وقتی از کسی اطلاعاتی میخواهید، با دو نوع واکنش مواجه میشوید: برخی تمایل چندانی به اطلاعدهی ندارند، و برخی دیگر، مشتاقانه اطلاعات خود را در اختیار قرار میدهند. در سفر بودیم و در جستجوی محلی که باید ابزاری تهیه میکردیم، از یکی از رهگذران که تصور میکردم میتواند آدرس موردنظر را در اختیارم قرار دهد، سوالم را پرسیدم. با علاقه و اشتیاق شروع کرد به دادن نشانی محل موردنظر. اما پس از برخی اطلاعات جزئی که داد، متوجه شدم که آنچه او دارد ارائه میدهد، اطلاعات و نشانی مورنظر من نیست. بنابراین با تشکر از او، کوشیدم که گفتگو و فرایند رفتار اطلاعجویی را به پایان ببرم. اما به نظر میرسید که اطلاعدهنده، مایل به این کار نیست و میخواهد همه اطلاعاتی را که تصور میکند پاسخ سوال من است و قصد ارائه آنها را داشته، تمام و کمال ارائه دهد. با توجه به این که انگیزه وی از این پیگیری و پافشاری، دریافت هزینه و پاداش مادی نبود، احساس کردم که در دادن اطلاعات، احساس رضایتی میکند که اکنون با ناتمام ماندن این فرایند اطلاعدهی، به این رضایت خاطر دست نیافته و بنابراین، ولو به هر شکل ممکن، میخواهد احساس کند که اطلاعاتی را که در اختیار داشته، به طور کامل ارائه داده است.