گاهی «اطلاعات» به «هر آنچیزی که در تبادل پیام منتقل میگردد»، فروکاسته میشود. این نگاه، که به پیروی از نظریه ریاضی اطلاعات از شانون سرچشمه میگیرد، میتواند در قلمرو ماشین و محاسبات و کارکردهای ماشینی بر روی اطلاعات، سودمند باشد، اما وجه «معنایی» اطلاعات در آن مغفول میماند. بنابراین و بناگزیر باید اذعان کرد که انتقال اطلاعات، با انتقال معنا همراه است.
اما باید توجه داشت که حتی «معناداری» لزوما مساوی با اطلاعات نیست. به عنوان یک مثال فراگیر، میتوان به تمامی واژگان هر زبان (گفتاری یا ایمایی) اشاره کرد که در آن، هر واژه به خودی خود دارای معناست، اما لزوماً دارای اطلاعات نیست و حتی در کنار هم قرار گرفتن واژگان نیز آنها را حامل «اطلاعات» نمیکند. واژگان (به عنوان «نام» برای مفاهیم) تنها زمانی حامل اطلاعات هستند که به نوعی، بیانگر یک وضعیت و رابطه بین پدیدهها باشند. البته باید به «ربط» اطلاعات (که موجب صدق معنایی و واقعیتبودگی وضعیت و رابطه بیانشده میگردد) نیز توجه داشت. مثلاً جمله «دوستت دارم» در صورتی حاوی اطلاعاتی دال بر دوست داشتن گیرنده اطلاعات از سوی فرستنده اطلاعات است که عملاً توسط عاشق برای معشوق ارسال شده باشد. در غیر این صورت، بسته به بافتاری که در آن ارسال میشود (فرستنده، گیرنده، اشتراکات تجربی، معنایی، زبانی، فرهنگی، …) میتواند حاوی معانی متفاوت و بنابراین، حامل اطلاعات متفاوت باشد؛ زیرا بیانگر وضعیت و رابطه متفاوتی بین پدیدهها (در اینجا، رابطه دوست داشتن بین فرستنده و گیرنده اطلاعات) است. به بیان دیگر، چنانچه انطباقی بین پیام/معنای ارسالی/دریافتی و واقعیت موجود وجود نداشته باشد و کشافیت اطلاعات از واقعیت، عملاً تحقق نیافته باشد، با پدیده غیراطلاعات (uninformation/noninformation) مواجهایم.