شاید برای شما هم پیش آمده باشد: وقتی میخواهید از وسیله نقلیه غیرشخصی برای حمل و نقل استفاده کنید، ازجمله با دو دسته افراد روبرو خواهید شد. دسته اول مسافربرهای سواری (داخلی یا بینشهری)، و دسته دوم واسطههای مسافریاب برای اتوبوسهای بینشهری هستند. در چنین شرایطی و در مواجهه با این دو گروه، نمونه خاصی از رفتار اطلاعجویی را مشاهده خواهید کرد: آنها دائماً از هر رهگذر/مسافری (یعنی هر مشتری بالقوه) اطلاعات میخواهند؛ یعنی مدام سؤالات بیپایان خود را میپرسند: کجا میروید؟ چند نفرید؟ همین الان/چند دقیقه دیگر حاضرید بروید؟ میخواهید با اتوبوس ویآیپی بروید؟ یا اتوبوس معمولی میخواهید؟ میخواهید اتوبوس را ببینید؟ صندلی ردیف جلو میخواهید؟ بلیت تخفیفدار میخواهید؟ و غیره. هدف اصلی از تمام این پرسوجوها یافتن مشتری است و معمولاً پاسخهای شما به این روند اطلاعجویی خاتمه نمیدهد، بلکه منجر به سوال جدیدی میشود. در این مدل رفتار اطلاعاتی، اگرچه عامل آشکار فشار و اجبار وجود ندارد، اطلاعجو اطلاعات را دریافت میکند و نیاز اطلاعاتی خود را صرفاً بر اساس اصرار خود و علیرغم میل درونی اطلاعاتدهنده، برآورده میکند.