۲۶ شهریور ۱۳۹۹
در روند جستجوی موضوعی، به مقالهای (Ong, De Haes, Hoos, & Lammes, 1995) برخوردم که طی آن، نویسندگان به بررسی تعامل اطلاعاتی میان پزشک و بیمار در بافتار پزشکی میپردازند. آنان همچنین به شماری از پژوهشها ارجاع میدهند که در همین موضوع (یعنی تعامل اطلاعاتی میان پزشک و بیمار) و برخی از کارکردهای غیراطلاعاتی آن (همچون آرامشبخشی و امیددهندگی) انجام شده است. جالب این که در مقالهای دیگر (Brewin, 1991) ارائۀ اخبار پزشکی بد، نوعی از این گونه رفتار اطلاعدهی به شمار آمده است.
تایجن (۱۹۸۵) در رابطه با آگاهیبخشی ادراکشدۀ اطلاعات کلامی بر این نظر است که قضاوت افراد در این باره، تا حد بسیاری به دانش قبلی آنان در بارۀ موضوع، یا تازگی مطلب برای آنان دارد. در نتیجه وقتی مطلبی کاملا تازه و پیشبینینشده در بارۀ یک موضوع آشنا گفته میشود، یا هنگامی که موضوع تازهای به روشنی برای شخص بیان میشود، میزان آگاهیبخشی به اوج میرسد.
آیا در نمونههای ذکرشده، واقعا اطلاعات کارکرد غیرآگاهیبخش داشته، یا این که لایههای مختلف و متفاوت اطلاعاتی مورد بیتوجهی قرار گرفته؟ به عبارت دیگر، باید توجه داشت که بخشی از اطلاعاتی که با یک پیام منتقل میشود، معنای صریح و واژگانی آن پیام، و بخشی (و گاه بخش عمدۀ آن) معنای ضمنی، و حتی گاه تفسیری آن پیام است. در همین رابطه، گائو (۲۰۰۷) در مقالهای در یک بافتار تجاری، تاثیر محتوای اطلاعاتی بر آگاهیبخشی ادراکشده را مطرح میکند.
از سویی دیگر، تیگ (۱۹۸۷) در مقالۀ خود به نقش آگاهیبخشی در فرایند بازیابی اطلاعات توجه میکند. به بیان وی، بازیابی اطلاعات تمامی ویژگیهای حل یک مسئله را دارد و حل مسئلۀ بازیابی در گرو نحوۀ بیان و تعریف متغیرهای دخیل در هر مرحله از بازیابی است، که همگی به نظرگاه توصیفکنندۀ این متغیرها بستگی دارند.
در همین راستا، میتوان به بررسی و شناسایی کارکردهای غیراطلاعاتی اطلاعات پرداخت. البته لازم است که بدینمنظور، ابتدا تعریف کاربردی و روشنی از اطلاعات، مدنظر قرار گیرد. در میان تعاریف گوناگونی که از اطلاعات وجود دارد، من هم در این باره مطلبی نوشتهام که احتمالا میتواند سودمند باشد.