آنچه در قسمت ۱ و ۲ ماجرای کمیتهٔ سواد اطلاعاتی در همین وبلاگ نوشتم، موجب شد توجهم به دیگر قسمتهای سایت کمیسیون نظام اطلاعرسانی علم و فناوری، در رابطه با سواد اطلاعاتی جلب شود.
در صفحه «در بارهٔ کمیسیون» (www.irandoc.ac.ir/infosys/About.html) پس از بیان مأموریتها و وظایف کمیسیون، در بخش «دستاوردها و خروجیها» به «اساسنامهٔ کمیتهٔ ملی سواد اطلاعاتی؛ سرفصلهای مدون دروس سواد اطلاعاتی برای ابلاغ به دانشگاهها؛ مدل الکترونیکی ارائهٔ کارگاه سواد اطلاعاتی» و در بخش «کمیتهها و کارگروهها» به «کمیتهٔ ملی سواد اطلاعاتی» اشاره شده.
در صفحه «آییننامهها و شیوهنامهها» مطلبی در رابطه با سواد اطلاعاتی دیده نمیشود.
در صفحه «کمیتهها و کارگروهها» (www.irandoc.ac.ir/infosys/committees.html) در قسمت «کمیتهٔ سواد اطلاعاتی» آمده است:
با توجه به تأکیدی که در نقشهٔ راهبردی نظام بر روی آموزش و همگانی کردن سواد اطلاعاتی به عنوان یکی از اقدامات نظام اطلاعرسانی علم و فناوری وجود دارد، بخشی از تمرکز بر روی کاربران اطلاعات و ارتقای استانداردهای اطلاعاتی این گروه معطوف شد. کمیتهٔ سواد اطلاعاتی در مجموع، دو دسته از اهداف را دنبال مینماید:
اهداف کوتاهمدت:
– استانداردسازی سواد اطلاعاتی در مجموعههای مختلف از قبیل دانشجو، هیئت علمی، کارکنان حوزهٔ پژوهش و اطلاعرسانی، و …. ؛
– ارتقای سواد اطلاعاتی دانشجویان در هر دو زمینهٔ شناختی و مهارتی با ارائهٔ واحدهای درسی، برگزاری کارگاههای سواد اطلاعاتی برای اعضای هیئت علمی و کارکنان حوزهٔ پژوهش و کتابداران.
اهداف بلندمدت:
– تدوین سند کمیتهٔ ملی سواد اطلاعاتی و خواندن.
در صفحه «پوشههای کمیسیون» (www.irandoc.ac.ir/infosys/related-files.html) ترجمه سه استاندارد سواد اطلاعاتی از استانداردهای مصوب «انجمن کتابخانههای امریکا» آمده. البته ربط این ترجمهها با «پوشههای کمیسیون» (که طبعاً باید مطالب مربوط به خود کمیسیون باشد) برای من روشن نشد، اما درهرحال بهتر بود که همراه با یک توضیح، همهٔ استانداردهای ترجمهشده در اینجا قرار میگرفت (لیست این استانداردها در صفحه «منابع سواد اطلاعاتی به زبان فارسی» یا «کارنامک» از همین وبلاگ قابل استخراج است).
و در صفحهٔ اصلی وبسایت کمیسیون (www.irandoc.ac.ir/infosys/infosys.html) در قسمت «اخبار دبیرخانه» آمده است:
«… پیشنویس اساسنامهٔ کمیتهٔ ملی سواد اطلاعاتی در این هفته تقدیم کمیسیون نظام اطلاعرسانی علم و فناوری میشوند.» اما به دلیل نبود تاریخ روزآمدسازی یا هر تاریخ دیگر در صفحه، معلوم نیست که «این هفته» دقیقاً چه زمانی است.
البته در شماره ۱۵ ماهنامه مدیریت ارتباطات مورخ مرداد ۱۳۹۰ (صفحه ۶۴) از قول دکتر فریبرز خسروی میخوانیم که اساسنامهٔ «کمیتهٔ ملی سواد اطلاعاتی و خواندن» برای تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال شده. بنابراین «این هفته» باید مربوط به دوسال و نیم پیش از تاریخ امروز (آذر ۱۳۹۲) باشد.
نتیجهای که میخواهم بر آن تأکید کنم این است:
- موضوع سواد اطلاعاتی در یکی از بهترین نهادهایی که میتواند متولی این امر مهم باشد طرح و نسبت به آن اقدام میشود؛ اما
- این اقدام با گذشت افزون بر چهار سال، از حد چند جلسه و احتمالاً چند صفحه متن فراتر نمیرود.
- بر اثر عدم اطلاعرسانی بایسته (به هر دلیل که بوده باشد) به نظر نمیرسد که عدهٔ زیادی از نسخهای که برای سیاستگذاری آموزش سواد اطلاعاتی در کشور پیچیده شده (یا گمان میرود که پیچیده شده) باخبر باشند.
- این روش کار، در حالی که عدهٔ بسیاری از کتابداران و مدرسان کشور عملاً دستاندرکار آموزش و سنجش سواد اطلاعاتی هستند، منطقی نیست.
- بویژه آن که یکی از ویژگیهای عمده در اقدامات سواد اطلاعاتی در کشور ما، بیبرنامگی و تشتت در اقدامات است. در چنین حالتی، اعلان و تبلیغ یک نهاد دولتی (بویژه جایی همچون کمیسیون نظام اطلاعرسانی علم و فناوری) میتواند سمتوسویی به این اقدامات متشتت اما انبوه بدهد.